اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم اجمعین

معامله خدا،چند عیب!،نماز میّت


خدا اهل معامله است!

إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي

سَبِيلِ اللّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ

وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ

الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿111توبه﴾

در حقيقت‏خدا از مؤمنان جان و مالشان را به [بهاى] اينكه بهشت براى آنان باشد خريده است همان كسانى كه در راه خدا مى‏جنگند و مى‏كشند و كشته مى‏شوند [اين] به عنوان وعده حقى در تورات و انجيل و قرآن بر عهده اوست و چه كسى از خدا به عهد خويش وفادارتر است پس به اين معامله‏اى كه با او كرده‏ايد شادمان باشيد و اين همان كاميابى بزرگ است 

 

====================

کاش همه همینجوری معیوب بودیم!

شناخت علی علیه السلام

قالت فاطمه عليها السلام:

...ما الذى نقموا من ابى حسن؟!

نقموا-و الله-منه شدة و طاته و نكال وقعته و نكير سيفه-و قلة مبالاته لحتفه-و تبحره فى كتاب الله و تنمره فى ذات الله.

دلائل الامامة:125،الاحتجاج 1:147

حضرت زهرا عليها السلام فرمود:

اينان-كارگردانان سقيفه-چه عيبى از ابو الحسن گرفتند؟!كه او را براى رهبرى جامعه اسلامى صالح نديدند!-بخدا سوگند عيب او را بر خورد سخت-و بدون مسامحه و سهل انگارى در برابر حق- و مرگبار بودن رويارويى با او و شمشير بران و بى‏ اعتنايى به مرگ و آگاهى گسترده نسبت‏ به كتاب خدا و گردن فرازى در راه خدا دانسته‏اند.

منبع

====================

 

نماز ميت

واجب است نماز خواندن بر هر مسلمان و فرزند مسلمان كه شش سال بر وى گذشته باشد پسر يا دختر و آزاد يا بنده و بر كودك كمتر از شش سال مستحب است. هر كس به ارث ميت اولى است بر ديگران مقدم است در نماز و شوهر در نماز خواندن بر زوجه خود بر ديگران مقدم است و سزاوار است ولى ميت هاشمى را مقدم دارد و امام از ديگران اولى است.

نماز خواندن بر ميت مانند ساير اعمال او واجب كفائى است كيفيت نماز ميت اين است كه نيت كند و پنج تكبير گويد و چهار عاميان آن تكبيرات بخواند. بهتر آن است كه پس از تكبير اول شهادتين گويد و پس از تكبير دوم صلوات بر پيغمبر و خاندان او فرستد و پس از تكبير سيم براى عامه مؤمنان دعا كند و پس از تكبير چهارم دعا براى ميت كند اگر ميت از شيعه باشد و نفرين كند بر وى اگر منافق يا ناصبى باشد و دعاى مستضعفين بخواند اگر مستضعف باشد و اگر نمى‏شناسد از خدا بخواهد او را با هر كس دوست دارد محشور كند و اگر ميت كودك نابالغ باشد پس از تكبير چهارم دعا كند كه خداوند كه او را براى پدر و مادر او موجب اجر و ثواب قرار دهد و جاى آنها را در بهشت آماده كند آن‏گاه تكبير پنجم بگويد و نماز را تمام كند و جائز است اگر منافق يا ناصبى باشد به چهار تكبير اكتفا كند.

در نماز ميت قرائت و سلام نيست و طهارت واجب نيست و اگر با وضو يا غسل باشد بهتر است.

منبع آنلاین:ترجمه و شرح تبصرة المتعلمين فى أحكام الدين جلد اول علامه حلّى‏ (قدس سره‏) مترجم: ابو الحسن بن محمد شعرانى‏- ۱ -

 

 



:: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: معامله خدا, فضایل علی ابن ابیطالب علیه السلام, نماز میت,
نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : یک شنبه 29 بهمن 1391
زمان : 8:48
فضیلتی از غدیر


ولایت علی ابن ابیطالب علیه السلام

در حدیيث ابن ابى نصر بزنطى است از حضرت رضا عليه السلام كه

فرمود:

 

اى پسر ابى نصر هر كجا كه باشى سعى كن كه روز غدير نزد قبر مطهر

حضرت امير المؤمنين عليه السلام حاضر شوى بدرستى كه خدا در اين روز

می ‏آمرزد از هر مرد مؤمن و زن مؤمنه گناه شصت ساله ايشان را

و در اين روز آزاد می ‏كند از آتش جهنم دو برابر آنچه آزاد كرده است در

ماه رمضان و شب قدر و شب فطرو يك درهم كه در اين روز به برادران

مؤمن بدهى برابر است با هزار درهم كه در اوقات ديگر بدهى

و احسان كن در اين روز به برادران مؤمن خود وشاد گردان هر مرد مؤمن و

زن مؤمنه رابه خدا قسم كه اگر مردم فضيلت اين روز را بدانند چنانكه بايد

هر آينه هر روز ده مرتبه ملائكه با ايشان مصافحه كنند

به نقل از مفاتیح الجنان ذیل اعمال عید غدیر

منبع



:: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: عید غدیر خم, فضایل روز غدیر خم, فضایل علی ابن ابیطالب علیه السلام,
نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : یک شنبه 29 بهمن 1391
زمان : 8:6
علم بهتر است یا ثروت؟


انا مدینة العلم وعلی بابها
پاسخ بی نظیر حضرت علی(ع) به علم بهتر است یا ثروت؟
جمعیت زیادی دور حضرت علی ( ع ) حلقه زده بودند. مرد وارد مسجد شد و در فرصتی مناسب پرسید:
-یا علی! سؤالی دارم. علم بهتر است یا ثروت؟
-علی در پاسخ گفت: علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.
 
مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد. در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همان‌طور که ایستاده بود بلافاصله پرسید :
یا اباالحسن! سؤالی دارم، می‌توانم بپرسم؟
امام در پاسخ آن مرد گفت: بپرس!
مرد که آخر:جمعیت ایستاده بود پرسید:
-علم بهتر است یا ثروت؟
-علی فرمود: علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ می‌کند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی.
نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همان‌‌جا که ایستاده بود نشست.
 
- در همین حال سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد،
-و امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار!
 
هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که چهارمین نفر وارد مسجد شد. او در حالی که کنار دوستانش می‌نشست، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید:
-یا علی! علم بهتر است یاثروت؟
-حضرت‌علی در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم می‌شود؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده می‌شود.
 
-نوبت پنجمین نفر بود. او که مدتی قبل وارد مسجد شده بود و کنار ستون مسجد منتظر ایستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تکرار کرد.
-حضرت‌ علی در پاسخ به او فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل می‌دانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد می‌کنند.
 
-با ورود ششمین نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه ‌کردند. یکی از میان جمعیت گفت: حتماً این هم می‌خواهد بداند که علم بهتر است یا ثروت! کسانی که صدایش را شنیده بودند، پوزخندی زدند. مرد، آخر جمعیت کنار دوستانش نشست و با صدای بلندی شروع به سخن کرد:
-یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد.
 
مرد ساکت شد. همهمه‌ای در میان مردم افتاد؛ چه خبر است امروز! چرا همه یک سؤال را می‌پرسند؟ نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت‌ علی و گاهی به تازه‌واردها دوخته می‌شد. در همین هنگام هفتمین نفر که کمی پیش از تمام شدن سخنان حضرت ‌علی وارد مسجد شده بود و در میان جمعیت نشسته بود، پرسید:
-یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟
-امام دستش را به علامت سکوت بالا برد و فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه می‌شود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد.
 
مرد آرام از جا برخاست و کنار دوستانش نشست؛ آن‌گاه آهسته رو به دوستانش کرد و گفت: بیهوده نبود که پیامبر فرمود: من شهر علم هستم و علی هم درِ آن! هرچه از او بپرسیم، جوابی در آستین دارد، بهتر است تا بیش از این مضحکة مردم نشده‌ایم، به دیگران بگوییم، نیایند! مردی که کنار دستش نشسته بود، گفت: از کجا معلوم! شاید این چندتای باقیمانده را نتواند پاسخ دهد، آن‌وقت در میان مردم رسوا می‌شود و ما به مقصود خود می‌رسیم! مردی که آن طرف‌تر نشسته بود، گفت: اگر پاسخ دهد چه؟ حتماً آن‌وقت این ما هستیم که رسوای مردم شده‌ایم! مرد با همان آرامش قلبی گفت: دوستان چه شده است، به این زودی جا زدید! مگر قرارمان یادتان رفته؟ ما باید خلاف گفته‌های پیامبر را به مردم ثابت کنیم.
 
-در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید،
-که امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش می‌ماند، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است.
 
سکوت، مجلس را فراگرفته بود، کسی چیزی نمی‌گفت. همه از پاسخ‌‌های امام شگفت‌زده شده بودند که…
 
-نهمین نفر وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید:
-یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
امام در حالی که تبسمی بر لب داشت، فرمود: علم بهتر است؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل می‌کند، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان می‌شود.
 
نگاه‌های متعجب و سرگردان مردم به در دوخته شده بود، انگار که انتظار دهمین نفر را می‌کشیدند. در همین حال مردی که دست کودکی در دستش بود، وارد مسجد شد. او در آخر مجلس نشست و مشتی خرما در دامن کودک ریخت و به روبه‌رو چشم دوخت. مردم که فکر نمی‌کردند دیگر کسی چیزی بپرسد، سرهایشان را برگرداندند، که در این هنگام مرد پرسید:
-یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟
نگاه‌های متعجب مردم به عقب برگشت. با شنیدن صدای علی مردم به خود آمدند:
علم بهتر است؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند، تا آنجا که گاه ادعای خدایی می‌کنند، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضع‌اند.
 
فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود. سؤال کنندگان، آرام و بی‌صدا از میان جمعیت برخاستند. هنگامی‌که آنان مسجد را ترک می‌کردند، صدای امام را شنیدند که می‌گفت:
اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من می‌پرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی می‌دادم.
 
“من شهر دانش و آگاهی هستم و علی دروازه ورود به آن شهر” پیامبر اسلام (ص)


:: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: فضایل علی ابن ابیطالب علیه السلام, امام شناسی, امیر المومنین علیه السلام, من شهر علمم و علی درب آن است, حق شناسی, امامت, شیعه, اسلام, ولایت, ,
نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : چهار شنبه 25 بهمن 1391
زمان : 16:39
آشنایی با امیر المؤمنین،علیّ ابن ابیطالب علیه السّلام 7
| ادامه مطلب...

 آشنایی با  امیر المؤمنین،علیّ ابن ابیطالب علیه السّلام 7

 

منتهى الامال

قسمت اول : باب سـوّم

مرحوم حاج شيخ عباس قمى

- ۷ -


مورّخ امين مسعودى گفته (134) كه چون خواستند ابن ملجم را بكشند، عبداللّه بن جـعـفـر خـواسـتـار شـد كـه او را بـا مـن گـذاريـد تـا تـشـفـّى نـفـسـى حاصل كنم پس ‍ دست و پاى او را بريد و ميخى داغ كرد تا سرخ شد و در چشمانش كرد آن مـلعون گفت : سُبْحانَ اللّهِ الَّذى خَلَقَ الانسانَ اِنَّكَ لَتَكْحَلُ عَمَّكَ بِمَلْمُولٍ مَضٍّ؛ پس مردمان ابـن مـلجـم را مـاءخـوذ داشـتـنـد و در بـوريـا پـيـچـيـدنـد و نـفت بر او ريختند و او را آتش ‍ زدند. . . . . .

. . . . . .

 



:: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: امام علی علیه السلام, امام شناسی, شیعه, فضایل علی ابن ابیطالب علیه السلام,
نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : یک شنبه 1 بهمن 1386
زمان : 12:0
آشنایی با امیر المؤمنین،علیّ ابن ابیطالب علیه السّلام 6
| ادامه مطلب...

 آشنایی با  امیر المؤمنین،علیّ ابن ابیطالب علیه السّلام 6

منتهى الامال

قسمت اول : باب سـوّم

مرحوم حاج شيخ عباس قمى

- ۶ -


فـصـل چـهـارم : در وصـيـّت هـاى امـيـرالمـومـنـيـن (ع ) وكـيـفـيـت وفـات وغسل و دفن آن حضرت

از مـحـمّد بن حنفيه روايت شده كه چون شب بيستم ماه مبارك رمضان شد اثر زهر به قدمهاى مـبـارك پـدرم رسيد و در آن شب نشسته نماز مى كرد و به ما وصيّتها مى كرد و تسلّى مى داد تا آنكه صبح طالع شد، پس مردم را رخصت داد كه به خدمتش ‍ برسند، مردمان مى آمدند و سلام مى كردند و جواب مى فرمود و مى فرمود:

اَيُّهـَا النـّاسُ سـَلُونـى قـَبـْلَ اَنْ تـَفـْقـِدُونـى . . . . . 

 



:: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: علی ابن ابیطالب علیه السلام, منتهی الامال باب سوم, فضایل علی ابن ابیطالب علیه السلام,
نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : یک شنبه 1 بهمن 1386
زمان : 11:54
آشنایی با امیر المؤمنین،علیّ ابن ابیطالب علیه السّلام 5
| ادامه مطلب...

 آشنایی با  امیر المؤمنین،علیّ ابن ابیطالب علیه السّلام 5

منتهى الامال

قسمت اول : باب سـوّم

مرحوم حاج شيخ عباس قمى

- ۵ -


امّا عبدالرحمن بن ملجم به قصد قتل اميرالمؤ منين عليه السّلام به كوفه آمد و در محلّه بنى كِنْدَه كه قاعدين خوارج در آنجا جاى داشتند فرود شد ولكن از خوارج قصد خويش را مخفى مى داشت كه مبادا منتشر شود در اين ايّام كه به انتظار كشتن اميرالمؤ منين عليه السّلام روز بـه سر مى برد وقتى به زيارت يكى از اصحاب خويش ‍ رفت در آنجا قَط امِ بنت اخضر تيميّه را ملاقات كرد و او سخت نيكو روى و مشگين موى بود و پدر و برادر او را كه از جمله خـوارج بـود ... . . . .

. . . . .

 



:: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: فضایل علی ابن ابیطالب علیه السلام, امام شناسی, امام علی علیه السلام, شیعه,
نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : یک شنبه 1 بهمن 1386
زمان : 11:48
آشنایی با امیر المؤمنین،علیّ ابن ابیطالب علیه السّلام 4
| ادامه مطلب...

 آشنایی با  امیر المؤمنین،علیّ ابن ابیطالب علیه السّلام 4

 

 

شجاعت شگفت انگيز على عليه السّلام

امـّا كـمـالات بـدنـيـّه آن حـضـرت را هـمـه مى دانند كه احدى همپايه او نبود، قوّت و زورش ‍ ضـرب المـثـل اسـت در آفـاق و هـيـچ كـس به قوّت او نبوده . به اتفاق دَر خيبر را به دست معجزنماى خويش از جاى كند و جماعتى نتوانستند حركتش دهند و سنگى عظيم را از سر چاهى بـر گـرفـت كـه لشـكـر از تـحـريكش عاجز بودند، شجاعتش شجاعت گذشتگان را از ياد برده و نام آيندگان را بر زبانهاى مردم فسرده ، مقاماتش در حروب مشهور و حروبش تا قـيـامـت معروف و مذكور است . شجاعى است كه هرگز نگريخته و از هيچ لشكرى نترسيده هرگز خصمى در برابر نيامده كه از او نجات يافته باشد مگر در ايمان آوردن ، هرگز ضربتى نزده كه محتاج به ضربت ديگر باشد، و . . . .. 

. . . . . .

 

 



:: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: علی ابن ابیطالب علیه السلام, منتهی الامال باب سوم, فضایل علی ابن ابیطالب علیه السلام,
نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : یک شنبه 1 بهمن 1386
زمان : 11:39
آشنایی با امیر المؤمنین،علیّ ابن ابیطالب علیه السّلام 3
| ادامه مطلب...

 آشنایی با فضایل امیر المؤمنین،علیّ ابن ابیطالب علیه السّلام 3

منتهى الامال

قسمت اول : باب سـوّم

مرحوم حاج شيخ عباس قمى

- ۳ -


ديـگـر حـديـث بـسـاط است كه سير دادن آن جناب باشد جمعى از اصحاب را در هوا و بردن ايـشـان را بـه نزد كهف اصحاب كهف و سلام كردن اصحاب بر اصحاب كهف و جواب ندادن ايـشـان جـز امـيـرالمـؤ مـنين عليه السّلام را و تكلّم نمودن ايشان با آن حضرت و ديگر طلا كـردن آن جـنـاب كـلوخـى را بـراى وام خـواه (59) و حـكم كردن او به عدم سقوط جِدارى كه مُشْرِف بر انهدام بود و آن حضرت در پاى آن نشسته بود و ديگر نرم شدن آهن زره در دسـت او چـنـانـچه خالد گفته كه ديدم آن جناب حلقه هاى درع خود را با دست خويش اصـلاح مى فرمود و . . . . . 

 



:: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: معجزات علی ابن ابیطالب علیه السلام, فضایل علی ابن ابیطالب علیه السلام, امام شناسی, شیعه,
نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : یک شنبه 1 بهمن 1386
زمان : 11:28
آشنایی با امیر المؤمنین،علیّ ابن ابیطالب علیه السّلام 2
| ادامه مطلب...

 آشنایی با فضایل امیر المؤمنین،علیّ ابن ابیطالب علیه السّلام 2

زهد حضرت على عليه السّلام

 

منتهى الامال
قسمت اول : باب سـوّم

مرحوم حاج شيخ عباس قمى

- ۲ -


وجـه پـنـجـم : كـثرت زهد اميرالمؤ منين عليه السّلام است و شكى نيست كه اَزْهَد مردم بعد از رسـول خـدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم ، آن حضرت بود و تمام زاهدين روى اخلاص به او دارنـد و آن حـضـرت سـيـد زُهـّاد بـود هـرگـز طـعـامـى سـيـر نـخـورد و مـاءكـول و ملبوسش از همه كس درشت تر بود. نان ريزه هاى خشك جوين را مى خورد و سَر اَنـبـان نـان را مهر مى كرد كه مبادا فرزندانش از روى شفقت و مهربانى زيت يا روغنى به آن بـيـالايـنـد و كـم بـود كـه خـورشى با نان خود ضمّ كند و اگر گاهى مى كرد نمك يا سركه بود.

. . . . . . . . 

 



:: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: زهد علی ابن ابیطالب علیه السلام, فضایل علی ابن ابیطالب علیه السلام, حق شناسی, امام شناسی, شیعه,
نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : یک شنبه 1 بهمن 1386
زمان : 11:22
آشنایی با امیر المؤمنین،علیّ ابن ابیطالب علیه السّلام 1
| ادامه مطلب...

آشنایی با امیر المؤمنین،علیّ ابن ابیطالب علیه السّلام

 

 منتهى الامال

قسمت اول : باب سـوّم

مرحوم حاج شيخ عباس قمى

- ۱ -


بـاب سـوّم درتـاريـخ ولادت و شهادت سيدالاوصياءوامام اءتقياء حضرت اميرالمؤ منين على بن ابى طالب عليه السّلام

فصل اوّل : در ولادت باسعادت اميرالمؤ منين عليه السّلام

مـشـهـور آن اسـت كـه آن حـضـرت در روز جـمـعـه سـيـزدهـم مـاه رجـب بـعـد از سـى سـال از عـام الفـيـل در مـيـان كـعـبـه مـعظمه متولد شده است ،(1) پدر آن حضرت ابـوطـالب پـسـر عـبـدالمـطـّلب بـوده كـه بـا عـبـداللّه پـدر حـضـرت رسـول صـلى اللّه عـليـه و آله و سـلّم بـرادر اعـيـانـى (پـدرى و مـادرى ) بـوده و مادر آن حـضـرت ، فـاطـمـه بـنـت اسـد بـن هـاشـم بـن عـبـدمـنـاف بـوده و آن حـضـرت و برادرانش اوّل هـاشـمـى بـودنـد كـه پـدر و مـادرشان هر دو هاشمى بودند. و در كيفيت ولادت آن جناب روايـات بـسـيـار اسـت و . . . . . . 

آشنایی با امیر المؤمنین،علیّ ابن ابیطالب علیه السّلام 1

 آشنایی با امیر المؤمنین،علیّ ابن ابیطالب علیه السّلام2

 

آشنایی با امیر المؤمنین،علیّ ابن ابیطالب علیه السّلام3

 

آشنایی با امیر المؤمنین،علیّ ابن ابیطالب علیه السّلام4

 

آشنایی با امیر المؤمنین،علیّ ابن ابیطالب علیه السّلام5

آشنایی با امیر المؤمنین،علیّ ابن ابیطالب علیه السّلام 6

آشنایی با امیر المؤمنین،علیّ ابن ابیطالب علیه السّلام 7



:: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: علی ابن ابیطالب علیه السلام, منتهی الامال باب سوم, فضایل علی ابن ابیطالب علیه السلام,
نویسنده : علی ربّانی
تاریخ : یک شنبه 1 بهمن 1386
زمان : 10:33

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 17 صفحه بعد


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.